آثار مثبت حجاب
اوّل) قرار گرفتن در زمره ی بهترین زنان
ـ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند: بهترین زنان شما، زنان با عفّت و غیر عقیمی هستند که تنها برای شوهرانشان، خود را می آرایند و در مقابل بیگانه کاملاً پوشیده اند.
و بدترین زنان شما، زنانی هستند که در برابر بیگانه آرایش کنند و نزد شوهر پوشیده باشند.[1]
ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می فرمایند:
ما جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودیم. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: بهترین کار برای زنان چیست؟
همه از پاسخ درمانده شدیم تا این که به خانه آمدم و موضوع را با حضرت زهرا(سلام الله علیها)بیان کردم. فاطمه (سلام الله علیها)گفت: من پاسخ این سؤال را می دانم. سپس فرمود:
خَيرٌ للنِّساءِ اَن لاَيَرينَ الرِّجالَ و لايَراهُنَّ الرِّجال
بهترین دستور و کار برای زنان آن است که نه آن ها مردان نامحرم را بنگرند و نه مردان نامحرم آن ها را ببینند.
برگشتم و جواب را به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض کردم.
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود آن زمان که پرسیدم چرا جواب نگفتی؟ چه
کسی این پاسخ را به تو آموخت؟
عرض کردم: فاطمه (سلام الله علیها)
پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)خوشحال شد و فرمود:
اِنَّ فَاطِمَةَ بِضعَةُ مِنّی
فاطمه، پاره تن من است.[2]
هان ز اغیار بپوشان، رخ زیبا زنهار
نرسد میوه در آن باغ، که دیوارش نیست
دوّم) حجاب و سلامت زنان
اگر زنان محجّبه باشند، امتیازات ظاهری محو گشته و اذهان متوجّه علم و ادب و هنر و اخلاق ایشان می شود و دیگر تمام توان زن صرف ظاهر و زیبایی نمی گردد، بلکه وقت و توانش به چیزهایی صرف می شود که بسیار ارزشمند تر است. میوه با پوست، عمر طولانی تر دارد ولی وقتی پوست آن گرفته شد، بیش از دقایقی دوام نخواهد داشت.
حجاب، هم مانند پوست میوه که محافظ سلامت و تازگی میوه است، برای زنان نیز امنیت، طراوت، زیبایی و تازگی می آورد.
ـ امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند:
حجاب زن،برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر است.[3]
سوّم) استحکام خانواده
اگر حجاب در جامعه رعایت شود و روابط جنسی به محیط خانواده محدود گردد، جوانان نیز تمایل بیشتری به ازدواج پیدا می کنند و خانواده های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری خواهند گرفت و در نتیجه منفعت بیشتری عاید زنان خواهد شد، زیرا از محبّت و حمایت مالی مردان برخوردار خواهند بود.
ولی اگر روابط جنسی در غیر محیط خانواده میسّر گردد، جوانان مشکلات ازدواج را نخواهند پذیرفت و خانواده های تشکیل یافته هم متزلزل می شود. زیرا مردان با دیدن زنان بی حجاب تحریک شده و آسیب پذیرمی شوند و درنتیجه کانَون گرم خانوادگی به سـردی می گراید، محبّت در خانواده جای خود را به تنفّر خواهد داد؛ زیرا همسر قانونی مانع روابط جنسی جدید به حساب می آید.
جورج کامینکسی، جامعه شناس معروف، عامـل اصلی اختلاف (زن و شـوهـرهـا در طـلاق) را روابـط نـامشـروع می داند. با افـزایش طلاق و فروپاشی خانواده، اعتیاد، استفاده از مشروبات، بزهکاری و فساد اخلاقی هم افزایش می یابد.[4]
چهارم) استحکام جامعه
بی حجابی از عوامل اصلی تباهی اجتماعات بشری بوده است. به طوری که می توان این تجربه را به عنوان یکی از قوانین حاکم بر ملّت ها برشمرد. ما هم در این مبحث به دو نمونه آن اشاره می کنیم:
نمونه ی اوّل) عامل شکست موسی (علیه السّلام)
موسی علی نبینا و آله و علیه السلام پس از پیروزی بر ستمگران و به اهتزار درآوردن پرچم توحید و عدالت، برای توسعه ی خداپرستی می کوشید.
شهری بود به نام انطاکیه (در ترکیه فعلی) با سابقه و پرجمعیت ولی تحت تسلّط ستمگران بود، موسی برای نجات مردم انطاکیه راهی جز مبارزه تا تسلیم شدن حکّام ستمگر نداشت. لذا سپاهی به فرماندهی یوشع و کالب به سوی آن شهر عازم کرد.
آن قوم نادان و ستمگر از دانشمند و عابد خود « بلعم باعورا» که اسم اعظم را می دانست، تقاضای نفرین بر سپاه موسی را کردند، او هم بر اثر هواپرستی و پس از اصرار ایشان، پذیرفت.
سوار الاغش شد تا برکوهی برود که سپاه موسی از بالای آن پیدا بود.در بین راه الاغ از حرکت ایستاد و هرچه کرد، حرکت نکرد. سرانجام زیر ضربات تازیانه کشته شد و با پای پیاده رفت. از آنجا که دعا و نفرین او علیه حق و عدالت بود، پذیرفته نشد. هرچه تلاش کرد، اسم اعظم به یادش نیامد. ولی برای شکست سپاه موسی (علیه السّلام) راهی را به مردم انطاکیه نشان داد که استعمارگران برای نابودی هر ملّتی از آن استفاده می کنند.
مردم انطاکیه از راه کشف حجاب، برداشتن پوشش، اشاعه ی فحشاء و حضور زنان زیبا با آرایش و چهره ای تحریک کننده، کم کم سپاه موسی را در پرتگاه انحراف جنسی قرار دادند.
کار به جایی رسید که یکی از فرمـاندهـان سپـاه موسی(علیه السّلام)بـه آن حضـرت گفت: تـو می گویی همبستر شدن با این زن که همراه من است، حرام است. به خدا سوگند دستور تو را اجرا نخواهم کرد و آن زن را به خیمه برد و با او آمیزش کرد.
کم کم بر اثر شهوت پرستی، اراده ها سست شد و بیماری های مقاربتی و طاعون زیاد گردید. حدود 20 هزار نفـر از سپاه موسی(علیه السّلام)به خـاک سیاه افتادند و لشکر موسی (علیه السّلام)از هم پاشید و با وضع ننگینی سقوط کرد.[5]
نمونه ی دوّم) شکست مسلمین در اندلس
اندلس یا اسپانیای امروز، که در جنوب غربی اروپا قرار دارد، از کشورهای حاصل خیز و خوش آب و هوای این قارّه است. در سال 711 میلادی (زمان خلافت بنی امیّه) توسط طارق بن زیاد، با لشکری 12 هزار نفـری از راه جبل الطـّارق فتح و مسلـمین حدود
800 سال بر این کشور حکومت کردند و اروپا به دانش و تمدّن قابل توجّهی رسید.
دانشمند معروف فرانسوی (دکتر گوستاو لیون) می نویسد:
در زمان مسیحیان تمدن اسپانیا شبیه وحشیان گوت بود ولی پس از فتح مسلمین در زمانی کمتر از یک صد سـال زمین های خشـک به زیر کشت درآمد، بناهای عالی ساخته شد، ارتباطات خارجی برقرارگردید،کتاب های یونانی و لاتینی به زبان عرب ترجمه شد، دانشگاه های بزرگ تأسیس شد و مرکز نشر علوم و معارف در تمام قارّه اروپا گردید.مسیحیان هیچ راه نفوذی بین مسلمین پیدا نکردند تا اینکه با رواج فـساد و بی حـجابی و مشـروبات الکلی، بعد از 800سال مسلمانان را شکست داده و از اسپانیا راندند. ایشان به همراهی افسر خائن مسلمان به نام«براق بن عمّار»، دو کار کردند:
1ـ مشروبات الکلی را به حدّ وفور و با قیمت ارزان در شهرهای اسپانیا، در اختیار جوانان قرار دادند.
2ـ دختران طنّاز و دلربای اروپایی را آموزش داده و گروه گروه وارد شهرها کردند.
ـ دکتر گوستاو لوبون می نویسد:
بعد از سقوط حکومت مسلمین، ابتدا مسلمانان را به زور وادار به قبول دین مسیح کردند و بعد در محکمه های تفتیش عقاید آن ها به جرم این که حقیقتاً مسیحی نشده اند، سوزاندند و بقیه مسلمین را وادار به مهاجرت کردند. در سال 1610 میلادی به دستور دولت، تمام اعراب را از اسپانیا بیرون کردند که در مسیر مهاجرت اکثر مسلمین توسط مسیحیان کشته شدند.
ـ ایشان به نقل از «سدیلو» مورّخ معروف می نویسد:
از زمانی که«فردیناند»،اسپانیا را فتح کرد تا آخرین مهاجرت اعراب، 3 میلیون نفر از نفوس اسپانیا کاسته شد.[6]
برگرفته از کتاب در محضر امیرالمؤمنین(علیه السّلام) - جلد3
حجة الاسلام و المسلمین محمدرضا حاتم پوری کرمانی
1ـ فروع کافی، ج5، ص235
2ـ داستان هایی از پوشش و حجاب، ص49، به نقل ازبحارالانوار، ج43، ص54
3ـ فلسفه ی حجاب،استاد مطهری، ص42
4- همان مدرک
5ـ داستان هایی از پوشش و حجاب، ص158، پوشش زن در اسلام، ص48
صفحه قبل 1 صفحه بعد